loading...
یک اس ام اس|,اس ام اس,جوک,اس ام اس جدید,جوک جدید,عکس طنز,فال حافظ,بازی آنلاین,طنز,خندهSms
یک اس ام اس

باسلام خدمت شما بازدید کننده عزیز به سایت یک اس ام اس خوش آمدید

لطفا برای دریافت جدید ترین اس ام اس ها در خبر نامه سایت عضو شوید

و برای ارسال اس ام اس در سایت عضو شوید و اس ام اس های خود را برای ما ارسال کنید

اس ام اس ها بعد از تایید مدیر در سایت قرار می گیرد

از فانتزیام اینه که برم تو جنگل شب بخوابم بعد نصف شب صدای شیر بیاد بلند بشم ببینم یه شیر این هوا جلومه منم فرار کنم. همینجور که دارم فرار میکنم دست بکنم تو جیبم و گوشیم راحت از جیبم بیرون بیاد( جی ال ایکسه دیگه) بعد زنگ بزنم به پلیس اونا هم یه هلیکوپتر برام بفرستند ..... هلیکوپتر برسه و پرایدمو پیدا کنه بعد منو ببینن که دارم می دوم تا به پرایدم برسم . بعد هلیکوپتر به درختا گیر کنه و سقوط کنه. حالا من تنها توی جنگل با یه پراید و یه گوشی GLX اگه گفتید چی میشه..................................... نه حدستون غلطه اینجاس که یه سیمکارت همراه اول میاد منو از دست شیره نجات میده و میگه هیچکس تنها نیست همراه اول .
بعد منم که متحول شدم سیمکارت ایرانسلمو بشکنم وبرم یه همراه اول بگیرم و با گوشی و پراید و سیمکارتم تو افق محو بشم.
تخیل در حد پارک ژوراسیک هندی

یکی از فانتزیای پشمکی اینه که رونالدو مادرش ایرانی باشه بعد کی روش دعوتش کنه تیم ملی اونم بیاد و برا ایران تو جام جهانی 74 تا گل (خخخخخ) بزنه بعد ایران قهرمان شه و اونم تحت تاثیر قرار بگیره و بیاد تو تیم پرسپولیس بازی کنه البته من خودم استقلالیم ولی چه کنیم که پرسپولیس الان به رونالدو بیشتر نیاز داره
.
.
استقلالیا پرچم بالاست خخخ

تنها فانتزیم اینه که یه کار درست و حسابی پیدا کنم و با غرور سرمو بالا کنم داد بزنم به همه بگه من مال اونمو ,اونم ماله منه تا وقتی که (جسمم نه) روحم وجود داره, بگم ما بخت همیم چه خوش چه بد
بگم اگه مادرم دلیل بودنمه اون دلیل موندنمه و بتونم تا وقتی هستم خوشحال نگهش دارم از خنده هاش جون بگیرمو تازه بشم, به همه ثابت کنم عشق به معنای واقعه ایش وجود داره
به دورووریا یاد بدم که نباید پشت سر عاشقا حرف بزننو وصله بچسبونن باید کمکشون کنن و خودم هر جوونی رو که دیدم کمکش کنم که زنگیشو شروع کنه{کاری که (همه) پیامبرا و اماما میکردن}
خواهرا و برادرای گلم جدا از شوخیامون با جنس مخالف فقط خداست که تنهائی کامل و بی نقصِ آدما باید زوج بشن تا معنی کامل شدن و آرامشو بفهمن
بچه ها لایک نزنین ولی جاش تو قلبتون لایک بدین به خودمون قول بدیم که وقتی جای الان پدر مادرا رسیدیم سنگ نندازیم جلو پاشون سنگ از راهشون برداریم که خوشیِ دو دنیا رو واسه خودمونو بقیه خریده باشیم نزاریم مثل ما تلخ بخندن فقط واسه فراموش کردن سختیا از ته دل بخندن
یه چیز دیگه کاش میشد خیسیِ اشکو رو اینجور نامه ها نشون داد قشنگ میشد


من,دیگه حرفی ندارم

يكي از فانيزيام اينه كه هركس تو خونه يه توالت جداگانه داشته باشه
من كه هنوز نرفته ام پشت در توالت صف ميگيرن ميگن زود باش زودباش داره ميريزه نمي دونم از شانس منه كه هيج جا ارامش نداشته باشم يا همه اينطورين نه خدايش خونه شما هم از اين درد سرها داريد

یکی از فانتزیام اینه که بخار پستام ازم شکایت کنن بعد دادگاهی بشم بعدش چندسال بهم زندان بخوره.تا این که ی روز اعلام کنن ی مسابقه بین زندان بانها زندانیها بر گذار میشه اگه زندانیها ببرن ازاد میشن بعد منم کاپیتان تیم باشم و با نتیجه 1.1 بریم رختکن یهو موقع استراحت نیمه اول یکی از بازیکنها بگه الان وقت فراره ی لامبورگینی پشت زندان منتظرمونه منم جو گیر بشم بگم نههههههههههه این چه کاریههههههههههه به خودتون بیاید حالا اگه پراید بود ی چیزی بعد اونام قانع بشن بریم توی زمین بارونم بباره داور دقيقه ٩٠ يه ضربه ازاد واسه تيممون بگيره منم پشت ضربه اب داره از موهام ميچكه ميزنمش تو دروازه گل ورزشگاه منفجر ميشه و ماهم روی دست تماشاچیا بریم توی افق محو بشی

میگم خعلی وخته آقاعباس فانتزی نزاشته ها؟!غلط نکنم جدی جدی رفته هالیوود باسلنازدن توکارفانتزی نویسی!(بروزن فیلمنامه نویسی!!!)داداش دلمون پوسید!خو وسط امتانات4تافانتزی بنویس روحیه بگیریم خو!الان فک کنم سلناهم اینجوری:-/شده باشه!............توجه: هرکی عاشقه فانتزیای داش عباسه بلایکه!:-)

شوما یادتون نمیاد فیلم های هندی و چینی و خلاصه فیلم های اکشن که تموم میشدن ما هم جو گیر میشدیم و تصمیم میگرفتیم که دیگه جنگنده باشیم
من یه بار اینطور شدم در سن 9 سالگی..........جلو داداشم پررویی میکردم که یه حرف بزنه و بزنمش
خلاصه چیزی گفت و پریدم رو صورتش
تو نگو اونم مث من جو گیر شدهD:
هیچی دیگه یه هوک راست نشوند زیر چشم چپم و بی هوش شدم
وقتی به هوش اومدم همه چیزو دوتا میدیدم
و دیگه توبه کردم که فیلم اکشن نبینم
راستی من نمیبینم،هنوز سلمان خان همزمان با 16 نفر دعوا میکنه و همشونو شکست میده عایا؟؟؟

ديروز رفته بودم پارك داشتم پينگ پنگ بازي ميكردم بعد يه گودزيلا ٨ساله رو ديدم داشت با يه سگه دوبرابر خودش داره كشتي ميگيره و باهاش بازي ميكنه بعد ده دقيقه ميگذره سوار دوچرخه ميشه دور ميزنه يه دقيقه نميگذره كه يه صداي جيغ بلند مياد ميرم سمت صدا با خودم ميگم حتما يه تصادفيه وقتي مييرسم ميبينم همون گودزيلا داره گريه ميكنه خالش بهش ميگه چي شده خاله افتادي زمين ؟ميگه نه يه گربه تو درختا بود ترسيدم فرمون دوچرخه رو ول كردم افتادم زمين
من(@@)
دختره((((((:
مردم احساسشونو نميتونم بيان كنم

سلام به هممممممممه بچه ها.این اولین پستمه.عاقا ما یه بار رفته بودیم پیش این عاقا دکتر مهربان کچل که امپول بزنیم... با هزار زحمت ژست گرفتم که مثلا درد نداشت.خودمو که جم و جور کردم ... چشمتون روز بد نده یه گودزیلا با باباش وارد شد... به هزار زحمت این بچه رو خوابوندن و امپولشو زد.وااااااای چه جیغی میکشید.حالا اینجاشو گوش کن... بعد اینکه کارش تموم شد برگشت عین گربه توی شرک یه نگاه مظلومانه به دکتر انداخت و با چشمای پر از اشک نه گذاشت نه برداشت گفت... شوشولم دهنت... واااااای ینی بابای بچه هه صورت هیچ سرشم عین لبو شده بود(اخه کچل بود)
دکتره خشکش زده بود بیچاره...

رفتیم جایی با دوستام گردش اوجا ی کمپ زده بودن برا توریستا و جشن بود خواستیم وارد کمپش بشیم ازمون کارت شناسایی خواستن یکی از دخترا کارت ملیش داد نگهبانه رو کرد به پسرا گفت کدومتونین؟(آخه عکس رو کارت مال دوران دبیرستانش بود که مدرسه گیر میداد دست به صورتت بزنی ارایشگاه بری)
قبافه دختره اونموقع ++
قیافه پسرا : :
o
قیافه نگهبانه _____

ترم اول بودیم مقدمات طراحی داشتیم ی طرح اسلیمی استاد داده بود با گچ درستش کنیم تو کلاس نشسته بودیم داشتیم گچای اضافی میکندیم بعد ی نیم ساعت یکی از دخترا کلاس با ی مظلومیتی پاشد گفت استاد بریم تو افتاب بکنیم؟؟ کلاس رفت رو هوا
حالا استاد بیشعور ما هم از رو نرفت گفت برو تو افتاب بکن. پسرا که کلا زیر میز بودن...

تو این شبای امتحان من نمیفهمم دارم درس میخونم یا راز بقاء میبینم
تازه فهمیدم جنگلیه این اتاق من
ماشالله از هر نوع حشره ای بخوای اینجا پیدا میشه
این مورچه بالدارا که نگو...اصلا میان باهات درد و دل میکنن
منم نامردی نمیکنم هر چی میاد جلوم میکشم
خلاصه یه جورایی حس میکنی داری فیلم ترسناک میبینی ولی از نوع 3 بعدیش...
فقط نمیدونم اینا چیجوری روزا خودشون رو قایم میکنن...
والا...

من شغلم عینک سازیه عاقا ی روز عینک ی بنده خدایی رو شمارش و اشتباه ساختیم و تحویلش دادیم بنده خدا میگفت درست نمیبینما ما هی بهش میگفتیم نه شمارت درسته و این عادیه بزن عادت میکنیو......خلاصه اقا فرداش دیدیم همون بنده خدا داره عصا میادو پاش شکسته تا اومد تو حسابی ما رو با الفاض زیبا مورد عنایت قرار داد و گفت این غینکی به من دادین شمارش اشتباهه و منم زدم از یک طبقه پله ها رو با مخ اومدم پایین و پام شکست ...... الان بعد از سه سال که این اتفاق افتاده ما با اون بنده خدا کلی رفیق شدیم هنوزم که هنوزه همدیگر و میبینیم به یاد این خاطره کلی میخندیم. :)

تعداد صفحات : 3

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    نظرشما درباره یک اس ام اس چی؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 736
  • کل نظرات : 13
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 32
  • آی پی دیروز : 0
  • بازدید امروز : 36
  • باردید دیروز : 1
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 37
  • بازدید ماه : 45
  • بازدید سال : 969
  • بازدید کلی : 47,502
  • کدهای اختصاصی