loading...
یک اس ام اس|,اس ام اس,جوک,اس ام اس جدید,جوک جدید,عکس طنز,فال حافظ,بازی آنلاین,طنز,خندهSms
یک اس ام اس

باسلام خدمت شما بازدید کننده عزیز به سایت یک اس ام اس خوش آمدید

لطفا برای دریافت جدید ترین اس ام اس ها در خبر نامه سایت عضو شوید

و برای ارسال اس ام اس در سایت عضو شوید و اس ام اس های خود را برای ما ارسال کنید

اس ام اس ها بعد از تایید مدیر در سایت قرار می گیرد

شوما یادتون نمیاد فیلم های هندی و چینی و خلاصه فیلم های اکشن که تموم میشدن ما هم جو گیر میشدیم و تصمیم میگرفتیم که دیگه جنگنده باشیم
من یه بار اینطور شدم در سن 9 سالگی..........جلو داداشم پررویی میکردم که یه حرف بزنه و بزنمش
خلاصه چیزی گفت و پریدم رو صورتش
تو نگو اونم مث من جو گیر شدهD:
هیچی دیگه یه هوک راست نشوند زیر چشم چپم و بی هوش شدم
وقتی به هوش اومدم همه چیزو دوتا میدیدم
و دیگه توبه کردم که فیلم اکشن نبینم
راستی من نمیبینم،هنوز سلمان خان همزمان با 16 نفر دعوا میکنه و همشونو شکست میده عایا؟؟؟

ديروز رفته بودم پارك داشتم پينگ پنگ بازي ميكردم بعد يه گودزيلا ٨ساله رو ديدم داشت با يه سگه دوبرابر خودش داره كشتي ميگيره و باهاش بازي ميكنه بعد ده دقيقه ميگذره سوار دوچرخه ميشه دور ميزنه يه دقيقه نميگذره كه يه صداي جيغ بلند مياد ميرم سمت صدا با خودم ميگم حتما يه تصادفيه وقتي مييرسم ميبينم همون گودزيلا داره گريه ميكنه خالش بهش ميگه چي شده خاله افتادي زمين ؟ميگه نه يه گربه تو درختا بود ترسيدم فرمون دوچرخه رو ول كردم افتادم زمين
من(@@)
دختره((((((:
مردم احساسشونو نميتونم بيان كنم

سلام به هممممممممه بچه ها.این اولین پستمه.عاقا ما یه بار رفته بودیم پیش این عاقا دکتر مهربان کچل که امپول بزنیم... با هزار زحمت ژست گرفتم که مثلا درد نداشت.خودمو که جم و جور کردم ... چشمتون روز بد نده یه گودزیلا با باباش وارد شد... به هزار زحمت این بچه رو خوابوندن و امپولشو زد.وااااااای چه جیغی میکشید.حالا اینجاشو گوش کن... بعد اینکه کارش تموم شد برگشت عین گربه توی شرک یه نگاه مظلومانه به دکتر انداخت و با چشمای پر از اشک نه گذاشت نه برداشت گفت... شوشولم دهنت... واااااای ینی بابای بچه هه صورت هیچ سرشم عین لبو شده بود(اخه کچل بود)
دکتره خشکش زده بود بیچاره...

رفتیم جایی با دوستام گردش اوجا ی کمپ زده بودن برا توریستا و جشن بود خواستیم وارد کمپش بشیم ازمون کارت شناسایی خواستن یکی از دخترا کارت ملیش داد نگهبانه رو کرد به پسرا گفت کدومتونین؟(آخه عکس رو کارت مال دوران دبیرستانش بود که مدرسه گیر میداد دست به صورتت بزنی ارایشگاه بری)
قبافه دختره اونموقع ++
قیافه پسرا : :
o
قیافه نگهبانه _____

ترم اول بودیم مقدمات طراحی داشتیم ی طرح اسلیمی استاد داده بود با گچ درستش کنیم تو کلاس نشسته بودیم داشتیم گچای اضافی میکندیم بعد ی نیم ساعت یکی از دخترا کلاس با ی مظلومیتی پاشد گفت استاد بریم تو افتاب بکنیم؟؟ کلاس رفت رو هوا
حالا استاد بیشعور ما هم از رو نرفت گفت برو تو افتاب بکن. پسرا که کلا زیر میز بودن...

تو این شبای امتحان من نمیفهمم دارم درس میخونم یا راز بقاء میبینم
تازه فهمیدم جنگلیه این اتاق من
ماشالله از هر نوع حشره ای بخوای اینجا پیدا میشه
این مورچه بالدارا که نگو...اصلا میان باهات درد و دل میکنن
منم نامردی نمیکنم هر چی میاد جلوم میکشم
خلاصه یه جورایی حس میکنی داری فیلم ترسناک میبینی ولی از نوع 3 بعدیش...
فقط نمیدونم اینا چیجوری روزا خودشون رو قایم میکنن...
والا...

من شغلم عینک سازیه عاقا ی روز عینک ی بنده خدایی رو شمارش و اشتباه ساختیم و تحویلش دادیم بنده خدا میگفت درست نمیبینما ما هی بهش میگفتیم نه شمارت درسته و این عادیه بزن عادت میکنیو......خلاصه اقا فرداش دیدیم همون بنده خدا داره عصا میادو پاش شکسته تا اومد تو حسابی ما رو با الفاض زیبا مورد عنایت قرار داد و گفت این غینکی به من دادین شمارش اشتباهه و منم زدم از یک طبقه پله ها رو با مخ اومدم پایین و پام شکست ...... الان بعد از سه سال که این اتفاق افتاده ما با اون بنده خدا کلی رفیق شدیم هنوزم که هنوزه همدیگر و میبینیم به یاد این خاطره کلی میخندیم. :)

دوستان دوران امتحانات شروع شده(گفتم فقط در جریان باشید)
بعد مدرسه داداشم شرط معدل گذاشته که اگه معدلشون بالای 18.5 نشه پوففففففففف اخراج
این داداش ما هم خلاقیت های در نوع خود منحصر به فردی داره میزنه در این جریانD:
امتحان عربی داشتن، گفته مترادف الفقرا رو بنویسید. این داداش ما هرچییییییییییی فک میکنه کلمه ی مساکین یادش نمیاد. میگه حیفه خالی بزارم مینویسه الگدایان (حالا تفکرشو تو اون لحظه میتونم درک کنم ولی اخه عربا گ نداررررررررن ) D: D:
یعنی حتی اگه معدلش 20 هم بشه به خاطر توهین به شعور معلم اخراجش میکنن D: D:
کیا برادر خلاق دارن؟

کیا یادشون میاد:
نخ رو فرو میکردیم تو مرکب(دوات),بعد با یه مهارت خاصی میذاشتیم لای دفتر,اونوقت با کف دست,فشار میدادیم,با دست دیگه نخ رو میکشیدیم,از تصویری که درست میشد کلی ذوق میکردیم...

چند وقتیا عکسای عقدمو نگاه میکردیم.رسیدم به عکسی که با دیوارای کاهگلی و کاه و چرخ گاری تو آتلیه انداخته بودیم.پسر خواهرم (از این دهه هشتادیای درجه یک) با نگاهی هوشمندانه گفت:خالههههههههه چرا تو طویله عکس انداختی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
میگم تو از کجا طویله دیدی میگه:تو کارتونا دیدم
منو داری مونده بودم به هوش این بچه ببالم یا به ژستم تو طویله؟؟؟؟؟؟>!!!!!!!!!!!!!!!

ﻣﺸﺎﻋﺮﻩ ﮐﻼﻩ ﻗﺮﻣﺰﯼ ۹۲:
ﻓﺎﻣﯿﻞ ﺩﻭﺭ : ﮐﻪ ﺩﺭ ﮔﺮ ﺩﺭﺑﻨﺪ ﺩﺭ ﻣﺎﻧﺪ، ﺩﺭ ﻣﺎﻧﺪ!
پﺴﺮ ﻋﻤه ﺯﺍ :ﺩﺑﻠﯿﺎ ﻫﯿﻤﯿﺒﻞ ﯾﻬﻮﻭﻭﻭﻭﻭﻭﻭﻭﻭﻭﻭﻭ ﮐﻠﻨﮓ!
ﺟﯿﮕﺮ :ﮔﻔﺘﻢ ﻏﻢ ﺗﻮ ﺩﺍﺭﻡ، ﮔﻔﺘﻢ ﯾﺎ ﻧﮕﻔﺘﻢ؟ ﮔﻔﺘﻢ ﯾﺎ ﻧﮕﻔﺘﻢ؟ ﮔﻔﺘﻢ ﯾﺎ ﻧﮕﻔﺘﻢ ؟ ^_^

یادمه بابام یه عمه ای داشت که عمرشو داد به شما وقتی فوت کرد من با خانوادم رفتیم خونشون برای تشییع خلاصه که من با مامانم رفتم تواتاق زنا تا عمه بابامو اوردن خونش برای خداحافظی اینم بگم که دخترعمه بابام خیلی شبیه مادرش بود خلاصه که جنازه رو اوردن همه گریه بعد که جنازه عمه بابامو بلند کردن ببرن یه دفعه دیدم یه چیزی افتاد دادزدم وای خدا جنازه افتاد هی دادمیزدم بعد دیدم همه دارن نگام میکنن دیدم دخترعمه بابام بوده که بیهوش شده افتاده زمین منم که بدجور ضایع شده بود دیگه حرف نزدم

بچه که بودم یه بار داییم با دوچرخه اش اومد خونمون ...منم خیلی شیطون بودم ....دوچرخه اشو پارک کرد جلوی درمون منم با یه طناب از زین دوچرخه بستم و یه طرفشو هم بستم به لوله گاز ... داییم که کارش تموم شد به اندازه بیست متر با تمام سرعتش رفت و بعد ....
دیگه خودتون فکر کنید دیگه چه بلایی سر داییم اومد...با صورت خورد کف آسفالت ....

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    نظرشما درباره یک اس ام اس چی؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 736
  • کل نظرات : 13
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 49
  • آی پی دیروز : 0
  • بازدید امروز : 56
  • باردید دیروز : 1
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 57
  • بازدید ماه : 65
  • بازدید سال : 989
  • بازدید کلی : 47,522
  • کدهای اختصاصی